فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 355
حاليا مصلحت وقت در آن مي بينم ، که کشم رخت به ميخانه و خوش بنشينم جام مي گيرم و از اهل ريا دور شوم ، يعني از اهل جهان پاکدلي بگزينم جز صراحي و کتابم نبود يار و نديم ، تا حريفان دغا را به جهان کم بينم سر به آزادگي از خلق برآرم چون سرو ، گر دهد دست که دامن ز جهان درچينم بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح ، شرمسار از رخ ساقي و مي رنگينم سينه تنگ من و بار غم او هيهات ، مرد اين بار گران نيست دل مسکينم من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر ، اين متاعم که همي بيني و کمتر زينم بنده آصف عهدم دلم از راه مبر ، که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کينم
بر دلم گرد ستم هاست خدايا مپسند
،
که مکدر شود آيينه مهرآيينم
تعبیر:
بهتر است که از اطرافیان حیله گر و دو رو کناره گیری کنی تا بیشتر از این گرفتار مصیبت و بلا نشوی. این کار را هر زمان انجام دهی سود و فایده برده ای. به خداوند تکیه کن تا قلبت آرامش پیدا کند. صبور باش. دوران رنج به زودی تمام خواهد شد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 154
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد ، شعري بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن ، گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد قد خميده ما سهلت نمايد اما ، بر چشم دشمنان تير از اين کمان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازي ، جام مي مغانه هم با مغان توان زد درويش را نباشد برگ سراي سلطان ، ماييم و کهنه دلقي کآتش در آن توان زد اهل نظر دو عالم در يک نظر ببازند ، عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد گر دولت وصالت خواهد دري گشودن ، سرها بدين تخيل بر آستان توان زد عشق و شباب و رندي مجموعه مراد است ، چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست ، گر راه زن تو باشي صد کاروان توان زد
حافظ به حق قرآن کز شيد و زرق بازآي
،
باشد که گوي عيشي در اين جهان توان زد
تعبیر:
کبر و غرور و ریا را از خود دور کن. به آرزوهایت خواهی رسید زیرا قدرت و توانایی لازم را داری. فقط باید همت و اراده داشته باشی. در بند مادیات نباش زیرا دائمی و همیشگی نیستند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 209
قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود ، ور نه هيچ از دل بي رحم تو تقصير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي کردم ، هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود يا رب اين آينه حسن چه جوهر دارد ، که در او آه مرا قوت تاثير نبود سر ز حسرت به در ميکده ها برگردم ، چون شناساي تو در صومعه يک پير نبود نازنينتر ز قدت در چمن ناز نرست ، خوشتر از نقش تو در عالم تصوير نبود تا مگر همچو صبا باز به کوي تو رسم ، حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود آن کشيدم ز تو اي آتش هجران که چو شمع ، جز فناي خودم از دست تو تدبير نبود
آيتي بود عذاب انده حافظ بي تو
،
که بر هيچ کسش حاجت تفسير نبود
تعبیر:
هیچ خواسته ای بدون سعی و کوشش به دست نمی آید. انسان نباید از شکست ها نا امید و مأیوس شود بلکه باید عزم خود را جزم کند. با نشستن و آه و ناله کشیدن و دست روی دست گذاشتن هیچ کاری صورت نمی پذیرد. اراده کن و دوباره از صفر شروع کن. مطمئناً به خواسته ی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 180
اي پسته تو خنده زده بر حديث قند ، مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند طوبي ز قامت تو نيارد که دم زند ، زين قصه بگذرم که سخن مي شود بلند خواهي که برنخيزدت از ديده رود خون ، دل در وفاي صحبت رود کسان مبند گر جلوه مي نمايي و گر طعنه مي زني ، ما نيستيم معتقد شيخ خودپسند ز آشفتگي حال من آگاه کي شود ، آن را که دل نگشت گرفتار اين کمند بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست ، تا جان خود بر آتش رويش کنم سپند جايي که يار ما به شکرخنده دم زند ، اي پسته کيستي تو خدا را به خود مخند
حافظ چو ترک غمزه ترکان نمي کني
،
داني کجاست جاي تو خوارزم يا خجند
تعبیر:
غرور و تکبر دیگران را به هیچ بگیر و به دوستان ظاهر الصلاح دل مبند. برای رسیدن به مقصود باید به خود متکی باشی. عاقبت اندیش و هوشیار باش تا دچار رنج و زحمت نشوی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 60
آن پيک نامور که رسيد از ديار دوست ، آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست خوش مي دهد نشان جلال و جمال يار ، خوش مي کند حکايت عز و وقار دوست دل دادمش به مژده و خجلت همي برم ، زين نقد قلب خويش که کردم نثار دوست شکر خدا که از مدد بخت کارساز ، بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست سير سپهر و دور قمر را چه اختيار ، در گردشند بر حسب اختيار دوست گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند ، ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست کحل الجواهري به من آر اي نسيم صبح ، زان خاک نيکبخت که شد رهگذار دوست ماييم و آستانه عشق و سر نياز ، تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
،
منت خداي را که نيم شرمسار دوست
تعبیر:
زندگی بر وفق مراد و آرزویت می چرخد. خبر های خوشی را خواهی شنید که زندگی تو را دگرگون می کند. از طعنه ی دشمن بیمی به دل راه نده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 457
هزار جهد بکردم که يار من باشي ، مرادبخش دل بي قرار من باشي چراغ ديده شب زنده دار من گردي ، انيس خاطر اميدوار من باشي چو خسروان ملاحت به بندگان نازند ، تو در ميانه خداوندگار من باشي از آن عقيق که خونين دلم ز عشوه او ، اگر کنم گله اي غمگسار من باشي در آن چمن که بتان دست عاشقان گيرند ، گرت ز دست برآيد نگار من باشي شبي به کلبه احزان عاشقان آيي ، دمي انيس دل سوکوار من باشي شود غزاله خورشيد صيد لاغر من ، گر آهويي چو تو يک دم شکار من باشي سه بوسه کز دو لبت کرده اي وظيفه من ، اگر ادا نکني قرض دار من باشي من اين مراد ببينم به خود که نيم شبي ، به جاي اشک روان در کنار من باشي
من ار چه حافظ شهرم جوي نمي ارزم
،
مگر تو از کرم خويش يار من باشي
تعبیر:
با همه ی سعی و تلاش به نتیجه ی دلخواه و مطلوب نرسیده ای. نا امید نباش. بهتر است دوباره به اعمال و رفتار خود با تعمق بیشتری نظر بیندازی تا نواقص و معایب کار را بشناسی و آنها را برطرف سازی. کارها را نیمه تمام رها نکن. تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه، دست از تلاش برندار.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 380
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم ، که من دلشده اين ره نه به خود مي پويم در پس آينه طوطي صفتم داشته اند ، آن چه استاد ازل گفت بگو مي گويم من اگر خارم و گر گل چمن آرايي هست ، که از آن دست که او مي کشدم مي رويم دوستان عيب من بي دل حيران مکنيد ، گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم گر چه با دلق ملمع مي گلگون عيب است ، مکنم عيب کز او رنگ ريا مي شويم خنده و گريه عشاق ز جايي دگر است ، مي سرايم به شب و وقت سحر مي مويم
حافظم گفت که خاک در ميخانه مبوي
،
گو مکن عيب که من مشک ختن مي بويم
تعبیر:
هنوز تکلیف را با خود روشن نساخته ای و نمی دانی که چه راهی در پیش بگیری. منتظری که دیگران برای تو تصمیم بگیرند. بهتر است که درباره ی خود و اهداف خود تجدید نظر کنی تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. اراده ی خود را محکم کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 398
اي نور چشم من سخني هست گوش کن ، چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن در راه عشق وسوسه اهرمن بسيست ، پيش آي و گوش دل به پيام سروش کن برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ، اي چنگ ناله برکش و اي دف خروش کن تسبيح و خرقه لذت مستي نبخشدت ، همت در اين عمل طلب از مي فروش کن پيران سخن ز تجربه گويند گفتمت ، هان اي پسر که پير شوي پند گوش کن بر هوشمند سلسله ننهاد دست عشق ، خواهي که زلف يار کشي ترک هوش کن با دوستان مضايقه در عمر و مال نيست ، صد جان فداي يار نصيحت نيوش کن ساقي که جامت از مي صافي تهي مباد ، چشم عنايتي به من دردنوش کن
سرمست در قباي زرافشان چو بگذري
،
يک بوسه نذر حافظ پشمينه پوش کن
تعبیر:
فرصت های زندگی را غنیمت بدان. زمان به تندی می گذرد. شک و تردید را کنار بگذار و تصمیم جدی و عاقلانه بگیر. با مشورت کردن می توانی بر شک و تردید خود غلبه کنی. فریب وسوسه ی حسودان را نخور و دوست و دشمن را با چشم بصیرت بشناس. به هدف خود ایمان داشته باش تا به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 42
حال دل با تو گفتنم هوس است ، خبر دل شنفتنم هوس است طمع خام بين که قصه فاش ، از رقيبان نهفتنم هوس است شب قدري چنين عزيز و شريف ، با تو تا روز خفتنم هوس است وه که دردانه اي چنين نازک ، در شب تار سفتنم هوس است اي صبا امشبم مدد فرماي ، که سحرگه شکفتنم هوس است از براي شرف به نوک مژه ، خاک راه تو رفتنم هوس است
همچو حافظ به رغم مدعيان
،
شعر رندانه گفتنم هوس است
تعبیر:
به آرزوی خود خواهی رسید اگر چه کمی مشکل و سخت خواهد بود. اگر مراقب نباشی تمامی نقشه هایت نقش بر آب می شود بنابراین با احتیاط همه ی جوانب کار را بررسی کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 2
صلاح کار کجا و من خراب کجا ، ببين تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس ، کجاست دير مغان و شراب ناب کجا چه نسبت است به رندي صلاح و تقوا را ، سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ز روي دوست دل دشمنان چه دريابد ، چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا چو کحل بينش ما خاک آستان شماست ، کجا رويم بفرما از اين جناب کجا مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است ، کجا همي روي اي دل بدين شتاب کجا بشد که ياد خوشش باد روزگار وصال ، خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار اي دوست
،
قرار چيست صبوري کدام و خواب کجا
تعبیر:
صبور و بردبار باش و در کارها با تأمل و اندیشه حرکت کن و نا امیدی را از خود بران و به لطف و رحمت خداوند امیدوار باش و ریاکاران را معیار رفتار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 64
اگر چه عرض هنر پيش يار بي ادبيست ، زبان خموش وليکن دهان پر از عربيست پري نهفته رخ و ديو در کرشمه حسن ، بسوخت ديده ز حيرت که اين چه بوالعجبيست در اين چمن گل بي خار کس نچيد آري ، چراغ مصطفوي با شرار بولهبيست سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد ، که کام بخشي او را بهانه بي سببيست به نيم جو نخرم طاق خانقاه و رباط ، مرا که مصطبه ايوان و پاي خم طنبيست جمال دختر رز نور چشم ماست مگر ، که در نقاب زجاجي و پرده عنبيست هزار عقل و ادب داشتم من اي خواجه ، کنون که مست خرابم صلاح بي ادبيست
بيار مي که چو حافظ هزارم استظهار
،
به گريه سحري و نياز نيم شبيست
تعبیر:
راه رسیدن به مقصود مشکل و ناهموار است اما با پشت گرمی به دعا و سعی و کوشش مشکل تو حل می شود. رسیدن به سعادت ساده و آسان نیست و سعی و تلاش و ثبات قدم می خواهد.
فال حافظ روزانه سه شنبه 11 بهمن 1401 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 145
چه مستيست ندانم که رو به ما آورد ، که بود ساقي و اين باده از کجا آورد تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير ، که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد دلا چو غنچه شکايت ز کار بسته مکن ، که باد صبح نسيم گره گشا آورد رسيدن گل و نسرين به خير و خوبي باد ، بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد صبا به خوش خبري هدهد سليمان است ، که مژده طرب از گلشن سبا آورد علاج ضعف دل ما کرشمه ساقيست ، برآر سر که طبيب آمد و دوا آورد مريد پير مغانم ز من مرنج اي شيخ ، چرا که وعده تو کردي و او به جا آورد به تنگ چشمي آن ترک لشکري نازم ، که حمله بر من درويش يک قبا آورد
فلک غلامي حافظ کنون به طوع کند
،
که التجا به در دولت شما آورد
تعبیر:
حادثه غیر مترقبه ای که برایت اتفاق افتاده به زودی برطرف خواهد شد و نتیجه ی مثبت آن را خواهی دید. به زودی خبری مسرت بخش در زندگی، تو را دگرگون خواهد کرد.